موسسه مجازی طب جامع اسلامی شفای قرآن وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا
| ||
|
هوالشافی
تشنگی طولانی در روزه، مفید یا مضر؟ این روزها شاهد تبلیغات فراوانی بر علیه روزه ماه مبارک رمضان، خصوصاً تشنگی طولانی آن در روزهای گرم تابستان و ادعای اثرات سوء آن بر روی کلیه ها هستیم، در این مقاله از لحاظ علمی به بررسی اثرات استرس تشنگی طولانی در تابستان گرم بر روی سلول ها می پردازیم. همانگونه که می دانیم سراسر بدن ما از تعداد بسیار زیادی سلول تشکیل یافته و این سلول ها برای انجام عملکردهای حیاتی خود به شدت وابسته به انرژی هستند و این انرژی از طریق سوختن مواد غذایی که عمدتاً شامل گلوکز می باشد، در داخل سلول ها تولید می شود و حتی چربی ها و پروتئین ها نيز برای تبدیل شدن به انرژی لازم است ابتدا به گلوکز تبدیل شوند و سپس گلوکز با اکسیژن ترکیب شده و ماحصل این فرآیند تولید انرژی می باشد که به صورت مولکول های ATP در دسترس قسمت های مختلف سلول ها، برای انجام عملکرد های خود، خواهند بود. در واقع ترکیب گلوکز با اکسیژن پایه تولید انرژی در بدن ما می باشد، یا به اصطلاح عمومی فرآیند سوختن شامل واکنش زیر می باشد: C6H12O6 + 6O2 => 6CO2 + 6H2O + Energy (انرژی بصورت ATP) + (6 مولکول آب خالص) + (6 مولکول دی اکسید کربن) => (شش مولکول اکسیژن) + (یک مولکول گلوکز) همانگونه که مشاهده می فرمائید از ترکیب یک مولکول گلوکز و شش مولکول اکسیژن، شش مولکول آب خالص و انرژی تولید می شود. سلول های بدن ما در طی فرایند متابولیسم یا سوخت و ساز دائمی خود، دچار انباشتگی و رسوبات فراوانی می شوند که این رسوبات موجب اختلال عملکرد قسمت های مختلف سلولی می شوند که از جمله این رسوبات می توانیم به لیپوفوشین یا پیگمان پیری اشاره کنیم که در اثر افزایش سن، بارز شده و موجب اختلال عملکرد سلولی بخصوص در سلول های قلبی می گردد، جنس رسوبات سلولی معمولا از مواد پروتئینی، چربی ها و قند ها می باشد. یکی از راه های حذف این رسوبات مختل کننده ی عملکرد های سلولی، گرسنه و تشنه نگهداشتن سلول هاست، تا سلول ها به علت کمبود انرژی مجبور شوند این مواد را به گلوکز تبدیل نموده و بسوزانند و تولید انرژی نمایند، اگر کمبود آب برای سلول ها بوجود نیاید، فرآیند کامل نمی شود و آخرین آثار رسوبات مذکور در سلول ها باقی می ماند، ولی در صورتیکه سلول ها به مدت طولانی در تابستان گرم، دچار کمبود آب شوند، مجبور می شوند علاوه بر کمبود انرژی با سوزاندن آخرین بازمانده های رسوبات سلولی به هر نحو که شده برای سلول آب تأمین نمایند، لذا روزه کامل اسلامی که از مبطلات آن مصرف آب است حتی یک قطره، این زمینه ی سازنده و مثبت را برای سلول های بدن ما فراهم می نماید خصوصاً در تابستان گرم و این فرآیند نه تنها برای سلول های کلیه زیانی ندارد بلکه با آزاد شدن سلول های توبولهای کلیوی از شر انباشتگی ها و رسوبات سلولی، عملکرد آنها بهتر نیز می شود چون بنا به گفته کتاب رابینز که از کتب اصلی و مرجع آسیب شناسی می باشد، یکی از علت های اصلی تشکیل سنگ کلیه عملکرد نامناسب سلول های توبولهای کلیوی است، که با روزه می توانیم این سلول ها را پاک سازی و به چرخه عملکرد طبیعی خود باز گردانیم. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که اساساً تئوری خوردن فراوان آب (به استثنای آب جوش ولرم شده) با عملکرد طبیعی سلول ها منافات دارد، زیرا در فرآیند تولید انرژی که از سوختن مواد غذایی انجام می شود، آب سرد شامل آب لوله های شهری، آب معدنی، آب یخچال و آب آبسرد کن می تواند با کم کردن حرارت محیط، که باید در طول فرآیند 37 درجه باشد، تداخل ایجاد نمايد و تولید مولکول های حامل الکترون مانند NADH را کاهش داده و باعث کمتر تولید شدن انرژی در سلول ها به صورت کاهش تولید ATP می گردد. لذا توصیه ما مصرف آب جوش با خرما یا آب جوش ولرم شده و یا شربت عسل خنک به جای آب سرد خصوصاً در کسانی است که دچار بیماری هستند، می باشد. البته استثنایی نیز وجود دارد مانند اینکه در ماه تموز (23 تیر ماه تا 22 مرداد ماه) به علت گرمای ذاتی هوا نوشیدن آب سرد به صورت ناشتا توصیه شده است ولی این موضوع را نباید به خوردن آب سرد فراوان تا روزی 8 یا 16 لیوان در روز در تمام ایام سال و برای همه افراد تعمیم داد، ضمن اینکه در بعضی روایات خوردن آب سرد بیماری زا و خوردن آب گرم دارو تلقی شده است. خوردن زیاد آب سرد، با کم کردن انرژی سلولی موجب کاهش انرژی پمپ های سطح سلولی به نام Na-K ATPase می گردد و کاهش عملکرد این پمپ ها با احتباس سدیم در داخل سلول ها موجب ورود آب به داخل سلول ها شده و باعث تورم سلولی می گردد و خود می تواند باعث اختلال عملکرد سلول های سراسر بدن شده و ضمن ایجاد اضافه وزن، باعث اختلال عملکرد سلول های ایمنی بدن شده و نهایتاً شناخت خود و عوامل بیگانه را مختل نموده و باعث بروز بیماری های با منشا خود ایمنی مثل ام اس، لوپوس، آرتریت روماتوئید و ویتیلیگو گردد و همچنین می تواند با کم کردن قدرت سیستم ایمنی بروز برخی عفونت های شایع مثل عفونت های مجاری ادراری و کلیه ها، سینوزیت و سایر مشکلات گردد. تورم سلول ها در پروستات می تواند علائم پروستاتیسم در مردان مسن را مثل نازک شدن قطر ادرار، تکرّر ادرار و قطره قطره آمدن ادرار را موجب شود. بنابراین مصرف فراوان آب سرد بیماری زاست و توصیه ما مصرف شربت عسل خنک در مواردی است که نوشیدنی خنک مطلوب است و مصرف آب جوش و خرما و دمجوش ها و عرقیات در مواردی است که مصرف نوشیدنی های گرم مطلوب می باشد.
دکتر حسن اکبری متخصص و دانشیار آسیب شناسی سلولی مدرس و محقق طب اسلامی ایرانی موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:تشنگی طولانی در روزه، مفید یا مضر؟, ] [ 19:42 ] [ لقمان محمدیان ]
مــسـتـنـد اغــوا موضوعات مرتبط: برچسبها: مجموعه سخنرانی از دکتر روازاده در مورد طب اسلامی موضوعات مرتبط: برچسبها: سبک تغذیه امروزی متاسفانه بسیار تغییر یافته و از آن طرف حجم مراجعات به پزشک و نوع بیماریهای نیز افزایش یافته است. ریشه بسیاری از بیماری ها بی ارتباط به نوع تغذیه نیست .امام علی علیه السلام چهار راهکار را به فرزند خود امام حسن علیه السلام در خصوص نوع تغذیه توصیه می فرمایند که موجب بی نیازی از مراجعه به پزشک می باشد. ایشان می فرمایند: ای فرزندم! آیا چهار دستور به تعلیم ندهم که با وجود آنها از علم طب ،بی نیاز شوی عرض کرد: بلی یا امیر المومنین علیه السلام آنگاه فرمودند: ۱- ننشین کنار سفره غذا مگر آنکه گرسنه شوی ۲- و از کنار طعام برنخیز مگر آنکه اشتهایت به غذا باقی باشد ۳- غذا را بجویی ۴- و قبل از خواب جهت تخلیه به مستراح برو پس و قتی که این چهار دستور را عمل کردی از علم طب بی نیاز خواهی شد موضوعات مرتبط: برچسبها: [ پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:۴دستور حضرت علی(ع)برای بی نیازی از طبیب, ] [ 9:57 ] [ لقمان محمدیان ]
آیههای 17 تا 24 سورة مبارکة عبس دربارة کفران نعمت الهی، خلقت و مرگ انسان است. در ادامه همین فراز میفرماید «ما راه را برای او آسان نمودیم» و تأکید میکند که آنچه به انسان دستور داده شده انجام نداده و با تأکید بیشتری میفرماید «پس باید انسان به غذای مصرفی خود بنگرد». در ادامة آیه از نعمتهای سالم، آشامیدنیها، خوراکیها، هوای مطبوع باغهای انبوه و چراگاهها سخن میگوید. از آیة 69 سورة مبارکة نحل درمییابیم عسل بهترین مادة شفابخش و حیاتی است: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:عسل در قرآن, ] [ 22:16 ] [ لقمان محمدیان ]
پیشگفتار مهدي صادقي موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب نشانه هاي فراواني خون هفت نوع است: 1) سرخي رنگ صورت 2) دميدگي و پري (طول و عرض، ارتفاع) رگ ها 3) غلظتي نبض 4) حس سنگيني و ماندگي، درون تمام بدن و اندام ها 5) احساس حرارتي خوش درون تمام اعضا 6) سستي و دشواري حركت 7) آروزي ميل به غذا با احساس گرسنگي هرگاه از اين نشانه ها داخل عضوي باشد نشاني كه خاصه ان عضو است پديد مي آيد و خون بدان عضو ميل مي كند، چنان چه در سر حركت شريان قوي و ضربان در سر پديد مي آيد. اگر به جانب كبد ميل نمايد باعث سوزش در جگر مي شود. در معده با احساس گرسنگي و تغيير مزاج و در طحال با تظاهرات اختصاصي و سوزش ان همراه است. علائم كلي ديگري شامل سرگيجه، خارش چشم و صورت، شيريني طعم دهان و خنده هاي بي سبب در غلبه خون وجود دارد. نشانه هاي تباه شدن خون در بدن: نشانه هاي فساد خون سه چيز است: يكي : ان كه رنگ صورت بيمار تغيير كند. دوم: نبض قوي گردد. سوم: حس درد و ناخوشايندي پديد آيد. پس هرگاه خون فاسد شد، رنگ صورت بيشتر مواقع به سرخي متمايل مي گردد و زماني كه به علت بلغم باشد رنگ صورت به سپيدي و اگر سودا باشد به تيرگي وسياهي مي گرايد و اگر از جهت تيزي حرارت صفرا باشد به زردي مي گرايد. اگر در خون فساد ايجاد شود. اگر دست به هر عضوي بزنند درد مي كند، گاهي بعضي نواحي خاص مانند محل زخم درد مي كند و اگر مدتي بگذرد و فصد يا حجامت ننمايد به تب مبتلا مي شود كه جوش ها و طاعون بد به وجود مي آيد و اگر نيرو تدارك نشود از بين مي رود. بالاخره بخار فاسد كننده ي خون به دل مي رسد و بيمار را هلاك مي نمايد. حالات خون پس از گرفتن پس از گرفتن خون چهار موضوع را بايد جستجو كرد: 1) رنگ 2) قوام 3) بوي آن 4) آن كه خون را در ظرفي پوشش دار قرار داده و بعد از يك ساعت به آن نگاه مي كنند؛ اگر خون خوشبو داراي قوام معتدل و رنگ ان طبيعي باشد سالم است. خون صفراوي رقيق تر از معتدل و از سرخي به زردي مايلمي شود و بسيار گرم و بوي آن تيز و شديد است و دير لخته مي گردد و طعم تلخ دارد. خون بلغمي به محض خروج رقيق و كمتر گرم است. زود غليظ و لخته مي شود و بوي ضعيف دارد اما اگر عفوني باشد بوي بد و ناخوشي مي دهد و بعد از يك ساعت آبي رقيق بر روي آن ظاهر مي شود. خون سودايي غليظ و سياه و بوي بد دارد و بوي ترشي مي دهد و زود لخته مي شود. اگر مقداري آب در آن بريزند و تكا ن بدهند رشته رشته مي شود (چون ليف) و از آن آبي كبود جدا مي شود . هرگاه اين سه نوع خون، سوخته شود قوام يافته و غليظ مي گردد و بوي ناخوشايند مي دهد. عوامل فاسد خون: بر سه نوعند: 1) تدبيرهاي بد در غذاهاي گرم و چيزهاي تند و تيز و شراب كهنه و آن چه مانند آن است. 2) گرمي مزاج دل و جگر به خصوص در سال هاي جواني و فصل تابستان 3) فساد به علت تغيير نظام فصل هاي سال و بادها و باران ها و غبارهاي فراوان. خون در هر مزاج و سال عمر: مزاج سودايي خشك و خون ان تيره و مزاج هاي مرطوب سرد و تر و سرخي خون آن ها كمتر است. رطوبت، خون را غليظ مي كند. مزاج صفراوي رقيق تر است. اما در كودكان خون، رقيق و ضعيف و در جوانان غليظ و سرخ و بین ميان سالان به سياهي مي گرايد و غليظ مي باشد و خون پيران رقيق و ضعيف (كمرنگ) است. موضوعات مرتبط: برچسبها: فوايد گرسنگى و آفات سيرى
علامه ي محدث محسن فيض كاشاني (رحمت الله عليه)
شايد بگويى: علّت اين همه فضيلت براى گرسنگى چيست و از كجاست؟ با آنكه در گرسنگى جز درد معده و تحمّل زحمت چيز ديگرى نيست و اگر چنين باشد سزاوار است در هر چيزى كه موجب آزار آدمى است از قبيل زدن خود و بريدن بدن خود و خوردن چيزهاى بد و نظاير آنها فضيلت بسيار باشد.
بايد بدانى اين گفتار شبيه گفتار كسى است كه دوايى بنوشد و از آن بهره ببرد و گمان كند كه بهرهاش براى تلخى دوا و مطبوع نبودن آن است. پس هر چيزى كه تلخ و نامطبوع است بخورد، در حالى كه اين كار اشتباه است، بلكه بهرهمندى او از دوا به واسطه خاصيّتى است كه در آن است نه تلخى آن و تنها پزشكان از آن خاصيّت آگاهند، همچنين بر علّت نفع گرسنگى فقط دانشمندان خبره آگاه مىشوند، و هركس خود را گرسنگى دهد در حالى كه ستايش شريعت از گرسنگى را تصديق كند از آن بهره مىبرد اگر چه علّت نافع بودن آن را نداند چنانكه دوا براى بيمار سودمند مىافتد اگر چه منفعت و علّت نافع بودن آن را نداند ولى اگر مىخواهى كه از درجه ايمان به درجه علم ارتقا يابى آن را برايت شرح مىدهيم. خداى متعال فرمود: يَرْفَعِ الله الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ. بنابراين مىگوييم: در گرسنگى ده فايده است. فايده اوّل صفاى دل، برافروخته شدن طبع و ذوق، و نافذ شدن بينش، زيرا سيرى موجب كودنى و كوردلى است و بخار دماغ (مغز) را زياد مىكند شبيه حالت مستى تا به سرچشمه هاى انديشه را دست يابد، در نتيجه دل به سبب آن در كار وارد شدن در انديشه ها كاهلى مىكند و انسان را از سرعت درك (مطالب) محروم مىسازد حتى كودك چون بسيار بخورد حافظهاش ضعيف و ذهنش تباه و دركش كند شود. ابو سليمان گويد: بر تو باد گرسنگى كشيدن، چرا كه نفس را خوار مىسازد و دل را نازك مىكند و موجب علم آسمانى مىشود. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: دلهايتان را به كم خنديدن و كم خوردن زنده كنيد، و با گرسنگى آنها را پاك سازيد تا صاف شود و ترقّى كند. برخى گويند: گرسنگى مانند رعد و قناعت چون ابر و حكمت بسان باران است. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «هركس شكمش را گرسنگى دهد، انديشهاش زياد و دلش هوشمند شود.» ابن عبّاس گويد: «پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: كسى كه سير شود و بخوابد قلبش سخت شود آنگاه فرمود: براستى كه براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدن گرسنگى است.» شبلى گويد: هيچ روزى براى خدا گرسنگى نكشيدم جز اين كه درى از حكمت و عبرت در دلم گشوده شد كه هرگز نديده بودم، و پوشيده نيست كه هدف نهايى از عبادتها فكرى است كه انسان را به شناخت و ديدن حقايق واقعى برساند، و سيرى مانع از آن است و گرسنگى در آن را مىگشايد، و معرفت درى از درهاى بهشت است بنابراين سزاوار است كه همواره با گرسنه بودن در بهشت را بكوبد، از اينرو لقمان به پسرش گفت: پسركم هرگاه معده پر شود انديشه بخوابد و حكمت لال شود و اندامها از عبادت فرومانند. ابو زيد گويد: گرسنگى ابرى است كه هرگاه بنده گرسنه شود از دل حكمت ببارد. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «روشنى بخش حكمت گرسنگى است و دورى از خدا در سيرى است، و نزديك شدن به خدا دوستى مسكينان و نزديكى به آنهاست سير نشويد كه نور معرفت از دلهايتان برود و هركه شب بيدار بماند و با معده سبك از طعام نماز بگزارد حور العين بيدار بمانند تا صبح شود.»
فايده دوم، نازكى و صفاى دل است
كه با آن براى درك لذّت مناجات و متأثّر شدن از ياد خدا مهيّا مىشود چه بسا ذكرى كه با حضور قلب بر زبان جارى شود ولى قلب از آن لذّت نبرد و متأثر نگردد تا آنجا كه گويى ميان زبان و دل مانعى است كه همان قساوت قلب است، و گاه در بعضى از حالات دل نازك مىشود و سخت از ياد خدا متأثّر مىشود و از مناجات لذّت مىبرد كه تهى بودن معده آشكارترين عامل آن است ابو سليمان گويد: آنگاه كه شكم من به پشتم بچسبد عبادت در كام جانم شيرين مىآيد. جنيد گويد: بعضى ميان خود و خدا توبره اى از غذا قرار مىدهند و مىخواهند شيرينى مناجات را دريابند. ابو سليمان گويد: دل هرگاه گرسنه و تشنه شود زلال و نازك مىشود، و چون از آب و غذا سير شود كور و خشن گردد، در اين صورت متأثّر شدن دل به لذّت مناجات امرى است سواى آسان شدن انديشه و به دست آوردن معرفت پس اين فايده دوّم بود.
فايده سوّم، قبول شكست و خوارى
و برطرف شدن سرمستى و شادمانى و غرورى است كه سر منشأ آن طغيان و غفلت از خداست، و نفس با هيچ چيزى شكسته و خوار نمىشود آن گونه كه با گرسنگى خوار مىشود و در حال گرسنگى در برابر پروردگارش آرام و خاشع و از ناتوانى و خوارى خود آگاه مىشود، زيرا توانش ضعيف و راه چارهاش با چند لقمهاى كه از دست داده بسته شده و به شربت آبى كه به او نرسيده دنيا بر او تيره و تار شده است، و تا انسان خوار و ناتوانى خود را مشاهده نكند عزّت و قدرت مولاى خود (خدا) را نمىبيند، و سعادت انسان تنها در اين است كه همواره با چشم خوارى و ناتوانى به خود و به مولاى خود به ديده قدرت و غلبه و عزّت بنگرد، پس بايد همواره گرسنه و خوار و محتاج مولاى خود باشد و مزه درماندگى را بچشد، از اين روست كه چون دنيا و گنجينههاى آن بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) عرضه شد فرمود: «نمىخواهم بلكه يك روز گرسنگى مىكشم و روزى سير مىشوم پس هرگاه گرسنه شوم صبر مىكنم و زارى مىكنم و چون سير شوم شكر مىكنم.» يا چنانكه فرمود: شكمبارگى و همخوابگى درى از درهاى دوزخ و ريشه آن سيرى است، و خوارى و شكستگى درى از درهاى بهشت و ريشه آن گرسنگى است. هر كس درى از درهاى دوزخ را ببندد بطور حتم درى از درهاى بهشت برايش گشوده شود، زيرا آن دو مانند مشرق و مغرب در مقابل هم هستند پس نزديك شدن به يكى از آنها موجب دور شدن از ديگرى است.
فايده چهارم، اين است كه بلا و عذاب خدا و نيز اهل بلا را از ياد نبرد،
زيرا انسان سير گرسنگان و گرسنگى را فراموش مىكند، و بنده باهوش بلايى را مشاهده نكند جز اين كه از بلاى آخرت ياد مىآورد. پس از تشنگى خود تشنگى مردم را در صحراى رستاخيز به ياد مىآورد و از گرسنگى خود گرسنگى دوزخيان را كه آنان هرگاه گرسنه شوند از درخت زقّوم و درخت خارترخورانيده مىشوند و از چرك جراحتها و زرد آب زخمها نوشانده مىشوند و سزاوار نيست عذاب آخرت و دردهاى آن از نظر بنده پنهان بماند، زيرا احساس ترس را برمىانگيزد و هركس به بيمارى و خوارى و بلا و كمى مال گرفتار نشود عذاب آخرت را از ياد ببرد و آن عذاب در نفسش مجسّم نشود و بر قلب وى غلبه نكند از اينرو سزاوار است كه بنده در زحمت يا مشاهده بلا باشد و سزاوارترين بلايى كه او را به زحمت مىاندازد بلاى گرسنگى است زيرا در آن به غير از ياد كردن عذاب آخرت پنج فايده مهّم هست، و يكى از عللى كه موجب شد بلا به انبيا و اوليا و نيكان به ترتيب درجات نيكى آنها اختصاص يابد همين است، از اين روست كه چون به يوسف (عليه السلام) گفته شد، چرا گرسنه مىمانى با آن كه گنجهاى زمين در اختيار توست؟ فرمود: مىترسم سير شوم و گرسنه را از ياد ببرم. بنابراين ياد آوردن گرسنگان و محتاجان يكى از فايدههاى گرسنگى است زيرا اين يادآورى انسان را به ترحّم و غذا دادن و مهربانى به خلق خدا فرا مىخواند و انسان سير از درد گرسنه بىخبر است.
فايده پنجم، اين فايده از بزرگترين فايدههاست و آن شكستن ميل به تمام معصيتها و مسلّط شدن بر نفس امّاره است،
زيرا سرچشمه تمام گناهان شهوتها و نيروهاست و ناگزير اساس نيروها و شهوتها غذاهاست، پس كاستن از غذاها هر نيرو و شهوتى را ضعيف مىكند، و تمام سعادتها در اين است كه انسان بر نفس خود مسلّط باشد و تمام بدبختيها در اين است كه نفس بر او مسلّط شود، و چنانكه بر چهار پاى چموش جز با گرسنگى دادن و لاغر كردن آن مسلّط نمىشوى و چون سير شود نيرو بگيرد و سركش شود و چموشى كند، نفس نيز چنين است. به يكى از انسانها گفته شد: تو را چه شده است كه با پير شدن به بدنت نمىرسى و بدنت شكسته شده است؟ گفت: براى اين كه زود دچار غرور و كبر مىشود، و علنى فساد مىكند، مىترسم نسبت به من چموش شود و مرا به هلاكت افكند، اگر آن را به سختيها وادار كنم محبوبتر است نزد من كه مرابه كارهاى زشت وادار سازد. ذوالنون گويد: هرگز سير نشدم مگر اين كه معصيت خدا يا قصد آن را كردم. عايشه گويد: همانا نخستين بدعتى كه پس از پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پديد آمد سيرى بود، براستى مردم چون شكمهايشان سير شود نفوس آنها با سركشى آنها را به طرف دنيا برد، در گرسنگى يك فايده نيست، بلكه مخزن فايدههاست از اينرو گويند: گرسنگى گنجينهاى از گنجينههاى خداى متعال است. كمترين چيزى كه با گرسنگى دفع مىشود شهوت همخوابگى و شهوت سخنگويى است زيرا شخص گرسنه گرفتار شهوت حرف زدن زياد نمىشود در نتيجه از آفتهاى زبان مانند غيبت، دشنام، سخنچينى، دروغ و ديگر گناهان رها مىشود، پس گرسنگى او را از تمام اين گناهان باز مىدارد و هرگاه سير شود نياز به شوخى دارد پس ناگزير غيبت مردم را مىكند «و مردم را به رو در آتش نيفكند جز سخنان بىفايدهاى كه زدهاند». امّا شهوت همخوابگى و فساد آن پوشيده نيست و گرسنگى شرّ آن را كم مىكند. پس هرگاه انسان سير شود نمىتواند بر شهوتش مسلّط شود و اگر تقوا مانع او شود نگاهش را نتواند حفظ كند چشم نيز زنا مىكند چنانكه شهوت همخوابگى ممكن است به زنا انجامد و اگر با پوشش تقوا بر چشمش مسلط باشد نمىتواند بر فكرش تسلّط داشته باشد. پس افكار بد و حديث نفس كه عامل شهوتند به دل او خطور مىكند و مناجات او را پريشان مىسازد و بسا كه اين پريشانى در بين نماز بر او عارض شود.ما آفت فرج و زبان را به عنوان مثال آورديم وگرنه عامل تمام گناهان اعضاى هفتگانه نيرومند شدن به وسيله سيرى است، حكيمى گفت: هر مريدى كه خود را با سياست به صبر وادارد پس يك سال به نان خالى اكتفا كند و از نان خالى هم كاملا سير نشود، خدا خرج زن داشتن را از او بردارد (نيازى به زن نخواهد داشت).
فايده ششم، دور ساختن خواب و ادامه شب زندهدارى است
زيرا كسى كه سير شود زياد آب بنوشد و هركه بسيار آب بنوشد بسيار بخوابد، از اين رو يكى از پيران در سر سفره به يارانش مىگفت: گروه مريدان بسيار نخوريد كه زياد آب بنوشيد و خوابتان زياد شود و در نتيجه بسيار زيان ببينيد، هفتاد صديق به اجماع معتقد بودند كه پرخوابى از بسيار نوشيدن است و بسيار خوابيدن موجب تباه شدن عمر، و از دست دادن نماز شب، و كودنى طبع، و سنگدلى است، و عمر گرانبهاترين گوهرهاست و سرمايه بنده است كه با آن تجارت مىكند، و خواب نوعى مرگ است و زيادى آن عمر را كوتاه مىكند، و فضيلت نماز شب نيز پوشيده نيست و با خوابيدن از بين مىرود، و هرگاه خواب بر انسان غالب شود شيرينى عبادت را در نمىيابد، و شخص عزب اگر در حال سيرى بخوابد محتلم شود و احتلام نيز او را از نماز شب بازمىدارد و ناگزير است كه يا با آب سرد غسل كند و اذيّت شود يا به حمام برود و بسا كه در شب نتواند حمّام برود، و نماز شب او فوت شود و به خرج حمّام محتاج مىشود و بسا كه در حمّام چشمش به عورتى بيفتد و در آن نيز خطرهايى است كه در كتاب طهارت نقل كرديم، و تمام اين امور نتيجه سيرى است، ابو سليمان گفته است: محتلم شدن نوعى عقوبت است، و دليل آن گفتار اين است كه احتلام مانع عبادات زيادى مىشود، زيرا غسل در هر حالى دشوار است، بنابراين خواب سرچشمه بلاهاست و سيرى خواب مىآورد و گرسنگى آن را قطع مىكند.
فايده هفتم، گرسنگى آن است كه مواظبت بر عبادت را آسان مىسازد
زيرا خوردن مانع از عبادتهاى بسيار مىشود. انسان بايد زمانى را براى غذا خوردن و چه بسا زمانى را براى خريد و پخت غذا صرف كند، آنگاه بايد زمانى را براى شستن دست و خلال كردن در نظر بگيرد و بسيار بايد دنبال آب برود، چون بسيار آب مىنوشد پس اگر اين اوقاتى را كه براى خوردن مصرف مىكند در ذكر و مناجات و ديگر عبادتها صرف كند بسيار بهره ببرد. سرى گويد: على جرجانى را ديدم كه سويقى را مىمكيد، به او گفتم: چه چيز تو را به اين كارواداشت؟ گفت: من محاسبه كردم كه در فاصله ميان جويدن و مكيدن هفتاد بار مىتوان ذكر گفت: از اينرو چهل سال است كه نان را نجويدهام پس او را ببين كه چقدر به وقت خود توجّه داشت و عمرش را به جويدن ضايع نكرد، و هر نفسى از عمر گوهر ارزندهاى است كه نتوان قيمتى برايش در نظر گرفت پس سزاوار است از آن گنجينه كاملى فراهم شود كه در آخرت بماند و تمام نشود، يعنى عمر در ياد خدا و بندگى او سپرى شود. ديگر از كارهايى كه با پرخورى دشوار مىشود مداومت بر طهارت و در مسجد ماندن است چون در اين صورت نياز دارد براى آشاميدن آب و دفع آن (از مسجد) خارج شود و آن ضرر دارد.
از جمله فايدههاى گرسنگى روزه گرفتن است، زيرا روزه گرفتن براى كسى ممكن است كه به گرسنگى عادت كرده باشد بنابراين در روزه و ادامه اعتكاف (در مسجد) و ادامه طهارت و پرداختن به عبادت به جاى سرگرم شدن به خوردن و لوازم آن سودهاى بسيارى است و تنها بىخبرانى كه ارزش دين را نشناختهاند، آن را كوچك شمرده و به زندگى دنيا خشنود و به آن مطمئن شدهاند: يَعْلَمُونَ ظاهِراً من الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ. ابو سليمان دارانى به شش آفت از آفتهاى سيرى اشاره كرده و گفته است: هركه سير شود شش آفت به او رسد: از دست دادن شيرينى عبادت، دشوار شدن حفظ دانش، محروميّت از مهربانى به مردم زيرا كسى كه سير باشد گمان مىكند كه تمام مردم سيرند، و سنگين شدن در عبادت، افزونى شهوت، و ديگر اين كه مؤمنان گرسنه پيرامونمسجدها مىگردند و سيران پيرامون مزبلهها.
فايده هشتم، كمخورى حفظ سلامتى بدن و دفع بيماريهاست، زيرا علّت بيمارى پرخورى و به وجود آمدن زيادى اخلاط در معده و رگهاست. بيمارى مانع از عبارت مىشود و دل را پريشان مىكند و آدمى را از انديشيدن و ياد خدا باز مىدارد و زندگى را تيره مىسازد و انسان به خون گرفتن و حجامت و دارو و پزشك احتياج پيدا مىكند. تمام اين امور هزينه دارد و كسب اين هزينه ها مستلزم زحمت و گاه ارتكاب گناه و وارد شدن در شبهه ها خواهد بود، پس در گرسنگى اثرى است كه تمام اين امور را دفع مىكند.
حكايت شده كه هارون الرشيد چهار پزشك هندى، رومى، عراقى، سوادى را گرد آورد و گفت: هر يك از شما بايد دارويى را كه عوارضى در پى ندارد توصيف كند، هندى گفت: آن دارو كه به عقيده من عارضهاى به دنبال ندارد هليله سياه است، رومى گفت: تخم شاهى است. عراقى گفت: آب داغ است، سوادى كه داناترين آنها بود گفت: هليله معده را مىكند (مسهل است) و اين بيمارى است و تخم شاهى معده را لزج مىكند و اين بيمارى است و آب داغ معده را سست مىكند و اين نيز بيمارى است. گفتند: پس چه دارويى نزد توست؟ گفت: دارويى كه به عقيده من دردى به همراه ندارد اين است كه تا ميل به غذا نباشد غذا نخورد، و در حالى كه هنوز به غذا اشتها دارد از آن دست بكشد. همه گفتند: راست مىگويى.
براى يكى از پزشكان اهل كتاب گفتار پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نقل شد كه فرمود: «يك سوّم (معده) براى غذا و يك سوّم نوشيدنى و يك سوّم براى نفس كشيدن است»، او به شگفت آمد و گفت: درباره كم خورى سخنى محكمتر از اين سخن نشنيدهام و اين سخنى استوار است. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «شكمبارگى ريشه بيمارى و پرهيز عين دواست و به هر بدنى آنچه عادت كرده است برسانيد.» گمانم تعجّب پزشك ياد شده را برانگيخته است از اين حديث نه حديث بالا. ابن سالم گويد: هر كه با آداب نان گندم خالص بخورد بيمار نشود جز بيمارى مرگ. به او گفته شد: منظور از آداب چيست؟ گفت: پس از گرسنه شدن نان گندم بخورد و پيش از سير شدن دست بكشد.
يكى از پزشكان دانشمند در نكوهش پرخورى گفت: همانا سودمندترين چيزى كه وارد معده انسان مىشود انار است، و زيانبارترين چيزى كه وارد معده مىشود غذاى شور است و اگر غذاى شور كمتر بخورد برايش بهتر از بسيار خوردن انار است. و در حديث مشهور است: «روزه بگيريد تا سالم شويد» بنابراين روزه گرفتن و گرسنگى و كم خورى بدن را از بيماريها و دل را از طغيان و سرمستى و ديگر امراض در امان مىدارد. فايده نهم، سبك شدن هزينه است زيرا كسى كه به كم خورى عادت كند مال اندك او را بس است، و آن كه به سيرى عادت كند شكمش طلبكار شود و هر روز دست بر شكم خود بگذارد و بگويد: امروز چه مىخورى؟ پس مجبور خواهد شد كه به كارهايى وارد شود و از راه حرام مال به دست بياورد و به گناه افتد يا از حلال به دست آورد و دچار زحمت شود و خوار گردد، و بسا كه چشم طمع به خلق بدوزد و آن كمال خوارى است، در حالى كه مؤمن كم خرج است.
يكى از حكيمان گويد: من حوائج خود را با صرفنظر كردن از آنها بر مىآورم اين كار برايم راحتتر است. ديگرى گويد: هر گاه بخواهم از ديگرى براى شهوت يا فزون طلبى وام بگيرم از خودم وام مىگيرم به اين طريق كه شهوت يا فزون طلبى را ترك مىكنم و آن برايم بهترين وام است.
ابراهيم ادهم درباره قيمت برخى خوردنيها از يارانش مىپرسيد به وى پاسخ مىداند گران است. وى مىگفت: با نخريدن آن را ارزان كنيد.
سهل گويد: پرخور در سه خصلت نكوهيده است: اگر اهل عبادت است كسل مىشود، اگر اهل كسب است از آفتها در امان نيست، و اگر از كسانى است كه چيزى به او مىرسد مىگويد: خدا با من منصفانه عمل نكرده است. خلاصه سخن آن كه عامل هلاكت مردم حرصورزى آنها به دنياست، و علّت حرص ورزى آنها شكمبارگى و شهوت همخوابگى است، و علّت شهوترانى شكمپرستى است و كمخورى تمام اين درها را كه درهاى آتش است مىبندد، و با بسته شدن آنها درهاى بهشت گشوده مىشود. چنان كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «با گرسنگى همواره در بهشت را بكوبيد.» پس كسى كه به گرده نانى در هر روزى قناعت كند، در ديگر خواستههايش قانع باشد، و آزاد گردد و از مردم بىنياز و از زحمت آسوده شود و براى عبادت خدا و تجارت آخرت فراغت مىيابد و از مردانى خواهد شد كه هيچ تجارتى و خريد و فروشى آنها را از ياد خدا باز نمىدارد، علّت اين كه كسب آنها را از ياد خدا باز نمىدارد آن است كه با قناعت بىنياز شدهاند امّا انسان محتاج را ناگزير از ياد خدا باز مى دارد فايده دهم، اين است كه با گرسنگى مىتواند غذاهاى زيادى را به يتيمان و مسكينان صدقه دهد
و روز قيامت در سايه صدقه خود قرار گيرد، چنان كه در حديث آمده است. پس آنچه را مىخورد گنج پنهان اوست و آنچه را صدقه مىدهد گنجينهاش لطف خداست بنابراين بنده را از مال خود بهرهاى نيست جز آنچه صدقه كه برايش بماند، يا بخورد و فانى شود يا بپوشد و كهنه شود پس صدقه دادن به غذاهاى اضافى بهتر از سيرى و پوده كردن است. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به مردى شكم گنده نگاه كرد، با انگشت به شكم او اشاره كرد و فرمود: «اگر اين غذاهايى كه در اين جا ريختهاى در جاى ديگر بود (انفاق مىكردى) برايت بهتر بود.» يعنى اگر آن را براى آخرتت جلوتر مىفرستادى و به ديگران مىبخشيدى بهتر بود. از حسن روايت شده كه گفت: به خدا ما مردانى را درك كرديم كه يكى از آنها در هنگام شام به قدر كافى غذا داشت و اگر مىخواست مىتوانست تمامش را بخورد ولى مىگفت: به خدا اين غذا را به شكم خود اختصاص نمىدهم مگر اين كه قسمتى از آن را در راه خدا ببخشم. اين ده فايده از فوايد گرسنگى بود كه هر فايده اى خود فوايد بىشمارى دارد و تعداد آن فوايد پايان پذير نيست. بنابراين گرسنگى گنجينه بزرگى براى فايدههاى آخرت است از اين رو يكى از پيشينيان گويد: گرسنگى كليد آخرت و باب زهد است و سيرى كليد دنيا و باب رغبت است تمام اين مطالب در اخبارى كه روايت كرديم بصراحت آمده است، و با آگاهى بر جزئيّات اين فوايد معناى اين روايات با بينش و آگاهى درك مىشود و هر گاه جزئيّات اين فوايد را ندانستى و در عين حال فضيلت گرسنگى را تصديق كردى در ايمان خود رتبه مقلّدان را خواهى داشت.. http://www.jataportal.ir موضوعات مرتبط: برچسبها:
تأخير در غسل بعد از مقاربت زناشويي منجر به كمر درد مي شود علم پزشکی جدید به کشف تازه ی دست یافته که پزشکان را شگفت زده نموده است، ولی طب نبوی قبل از چهارده قرن پیش در این باره لب به سخن گشوده، و به آن اشاره نموده است. یکی از پزشکان مسلمان که در بیمارستانهای غرب و در سعودی مشغول تحقیقات بوده به این کشف دست یافته است، وی الان در یکی از بیمارستانهای تخصصی در بریده پزشک است، و در زمینه ارتوپدی تخصص دارد، این طبیب می گوید سبب کمر درد نزد بسیاری از سعودیها و عرب ها به خاطر تأخیر در غسل جنابت است، و یا عدم وضو گرفتن بعد از مقاربت زناشویی درهنگام به تأخیر انداختن غسل می باشد. ایشان به شرح این اکتشاف پرداخته و می گویند: همانا مهره های استخوانهای کمر بین آنها مایع شفافی است که مغز پوشیده با غضروف را برگرفته است، این مایع نیاز به جریان خون دارد، ![]() وقتی که شخص مقاربت زناشویی داشته و یا جنب شده باشد، اگر فورا غسل نکند و یا وضو نگیرد، و مدت زمانی از آن بگذرد منجر به خشک شدن این مایع می شود و در پی آن سبب فرسایش و خشکی غضروفها (احاطه شده به مایع شفاف) می شوند؛ و باعث فشار مداوم بر مهره های استخوانهای کمر، و در نتیجه درد در پایین کمر می شود. حل این مشکل همان دوش گرفتن فوری بعد از جنابت، یا حداقل بر وضو اکتفا کردن است، غسل کردن و یا وضو گرفتن سبب بازسازی گردش خون، و رسیدن خون به مغز، و در نتیجه محافظت بر غضروف خواهد بود، با جریان خون هیچ نوع فشاری بر مهره های کمر وارد نشده، و کمر دردی در بر نخواهد داشت. این اعجاز علمی که سر دستور رسول گرامی اکرم به غسل یا وضو بعد از جنابت اشکار می نماید، و در حدیث صحیح نقل شده: که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) هیچ گاه بعد از جنابت بدون غسل یا وضو نمی خوابیدند، و هر وقت قصد تأخیر غسل را داشتند، بعد از جنابت وضو گرفته و در آخر شب غسل می نمودند. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:غسل جنابت دواست,, ] [ 1:38 ] [ لقمان محمدیان ]
استفاده از حجامت نیک است
انس می گوید :رسول خدا(صلی الله علیه و سلم) دو رگ دو طرف گردن و میان شانه هایش را حجامت می کرد و این کار را در هفده و نوزده و بیست و یک ماه انجام می داد. (ترمذی ک ش ح 2051 – ابی داود 3760 – ابن ماجه 3483) ابن عباس روایت می کند که رسول الله فرمود:شفا در سه چیز است،در نشتر حجام،شربت عسل،داغ با آتش ولی برای امتم داغ کردن را نمی پسندم. (بخاری ک ش ح 5680) دانشمندان میگویند: حجامت از تصلب شرایین جلوگیری میکند و در درمان آن نیز بسیار مؤثر است، سردرد و میگرن را درمان میکند و از سفت شدن و ترکیدن رگها جلوگیری مینماید و اگر در طول سال یک یا دو بار حجامت یا فصد انجام گردد انسان از ابتلا به بیماریهای افسردگی و قلبی و مغزی بدور میشود؛ پزشکان میگویند اگر میخواهید همواره به سلامتی برسید حجامت را انجام دهید رسول گرامی میفرماید: در معراج به هر گروه از ملائکه میرسیدم به من سفارش میکردند که به امتم حجامت توصیه کنم.
ابی هریره می گوید رسول اکرم فرمود: مَنْ احْتَجَمَ لِسَبْعَ عَشْرَةَ وَتِسْعَ عَشْرَةَ وَإِحْدَى وَعِشْرِينَ كَانَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ
هرکس در هفده و نوزده وبیست ویک هر ماه حجامت کند از تمام دردها رهایی می یابد. (ابی داود م ش ح 3363 – سنن کبری بیهقی 9/340)
معالجه با حرام جایز نیست
روایت است که رسول الله ازاستفاده از داروی نجس منع فرموده است
ابی درداء می گوید رسول الله فرمود: إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ الدَّاءَ وَالدَّوَاءَ وَجَعَلَ لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءً فَتَدَاوَوْا وَلَا تَدَاوَوْا بِحَرَامٍ
براستی الله درد ودرمان را نازل فرموده است وبرای هر دردی درمانی قرار داده است خود را درمان کنید ولی باچیزهای حرام به درمان نپردازید. (ابی داود م ش ح 3376) و فرمود:حرام دارو نیست بلکه درد و بیماری به همراه دارد. رقیه و دعا کردن برای بیمار مشروع است
ابی سلمه بن عبدالرحمن از مادرمان عائشه روایت می کند که گفت :هرگاه رسول الله از درد و ناراحتی شکایت می نمود جبرئیل ایشان را رقیه می کرد و می گفت: بِاسْمِ اللَّهِ يُبْرِيكَ وَمِنْ كُلِّ دَاءٍ يَشْفِيكَ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ وَشَرِّ كُلِّ ذِي عَيْنٍ
به اسم الله که تو را خوب کند و تو را از همه دردها شفا دهد و از شر حسودان که حسادت می ورزند و از شر تمام آنانی که چشم بد دارند تو را پناه دهد. (مسلم م ش ح 4055) ام المؤمنین عائشه(رضی الله عنها) می گوید:هر گاه یکی از افراد خانواده رسول الله بیمار می شد،ایشان معوذات را بر او می خواند، و هنگامی که رسول الله دچار بیماری وفات شد من آنها را بر او می خواندم و گاهی دستهای خودش را بر بدنش می کشیدم، چرا که برکت دستان او بیشتر بود. (بخاری ک ش ح 4175 – مسلم 2192) علماء گفته اند آیه الکرسی،سوره های حمد، توحید، فلق،ناس سه آیه آخر بقره بیشترین مواردی است که برای رقیه به کار برده می شود. نکته) - برای مراجعه به طبیب باید به مسلمان و مؤمن و همجنس مراجعه نمود،در غیر این صورت با محرم به امین ترین پزشکان مراجعه می شود.
موضوعات مرتبط: برچسبها:
خداوند بر بندگان جهت تقرّب و دستیابی به سعادت اموری را لازمالاجرا نموده است، که این مواضع خارج از اینکه عمق وجود را به رحمان نزدیک میکند . حساب قیامت را بر شخص آسان میکند و رضایت دنیوی و اخروی خداوند(جلّ و علا) را نصیب او میگرداند، در دنیا نیز منفعتهای فراوانی را نصیب او میگرداند، در این بخش چند نمونه از عباداتی که بر انسان اجرای آن لازم است نفع دنیوی آن را بحث مینمائیم: 1- وضو: پزشکان متخصص میگویند: اگر دستآوردهای علمی جدید را دربارهی بهداشت پوست مورد بررسی قرار دهیم به عمق اهمیّت تشریع وضو و طهارت پی میبریم. دست و صورت که غالبا در معرض مزاولت و مباشرت با کثافات و میکروبهای مختلفه میباشند در هر روزی چند مرتبه شستن آن لازم است. شستن دست و صورت و دستها تا پایان آرنج و پاها از ابتلا به بسیاری بیماریها پیشگیری میکند و با تحریک اعصاب منفعت فراوانی به دنبال دارد، وقتی اعضائی از بدن مانند صورت دست تا پایان آرنج موهای سر و پاها با آب خیس شوند، دمای این قسمتها از بدن پائین میآید و دستگاه گردش خون برای اینکه بتواند این بخشها را تا دمای 37 درجه ثابت نگه دارد فعالیت بیشتری انجام میدهد، که باعث تقویت سیستم گردش خون و اعصاب میشود. در قرآن درمورد عظمت و رحمتی که خداوند از طریق وضو نسیب فرد مسلمان میکند اشاره شده و این موضوع را به ما میفهماند که آنچه در دنیا برای انسان بطور کامل نافع و در روز واپسین او را به رحمت داخل میکند، خداوند منّان از طریق پیامبرr به ما ابلاغ نموده است. خداوند جلّ و علا و میفرماید: ای اهل ایمان هنگامی که میخواهید برای نماز بپا خیزید دست و صورت خویش را بشوئید و دستها را تا آرنج بشوئید و سرتان را مسح کنید و پاهایتان را تا دو قوزک بشوئید... خداوند هیچ گونه سختی برای شما قرار نخواهد داد ولیکن میخواهد تا(جسم و جان) شما را پاکیزه گرداند. (مائده 6) 2- غسل: یکی از مؤسسات علمی ایالات کالیفرنیا با همکاری مرکز پژوهشهای پزشکی آلمان در سال 1986 تحقیقاتی در مورد غسل و وضو انجام دادهاند که آن را در سال1994 د رنشریه علمی بین المللی پزشکی شماره A- 1994- P برروی شبکههای مختلف پزشکی ارائه دادند، که مطالبی مهم با خود داشت که بیش ازپیش عظمت اسلام را به رخ جهان میکشید و این عبارت بود از: غسلها و وضوهای مداوم انسان را از بیمارهای مختلف نجات میدهد مثلاً تراخم چشم بیماری مهلکی است که انسانها را به نابینائی و یا نقصان در عصبهای بینائی میکند که حدود 61 میلیون نفر در جهان به این بیماری مبتلا هستند که حدود 32/7% از آنها در کشورهای اسلامی قرار دارند و دلیل كمي آن وضو و غسلهای مداوم است. خارج شدن منی و خون قاعدگی از بدن مرد و زن عملی موضعی نیست (مانند بول و سایر زواید) بدلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار میگردد و تمام سلولهای بدن به سستی میگرایند و طبق تحقیقات انجام شده دریافتهایم که دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیتهای بدن را کنترل میکند، اعصاب سمپاتیک و اعصاب پاراسمپاتیک، این دو رشته اعصاب در سراسربدن انسان و در اطراف تمام دستگاه و جهازات داخلی و خارجی گستردهاند، که وظیفه اعصاب سمپاتیک تند کردن و به فعالیت واداشتن دستگاههای مختلف بدن است و وظیفه اعصاب پاراسمپاتیک تنظیم وتند کردن فعالیتهای دستگاههاست و از تعادل این دو دسته اعصاب نباتی سیستم بدن متعادل کار میکند. مسئله ارگاسم(اوج لذت جنسی) و خارج شدن منی، و خارج شدن خون نفاس و حیض از زن سلسله اعصاب پاراسمپاتیک را بر سمپاتیک پیش میاندازد و تعادل جسم و سلولها تا حدی مختل میشود. از طرفی روی پوست منافذی است که قریب به دو میلیون عدد هستند که مبادله گازی با هوا از طریق این بخش بر پوست صورت میگیرد، یعنی هفت درصداکسیژن مورد نیاز بدن از طریق این منافذ تأمین میشود و گازهای سمّی نیز از طریق عرق از این بخشها خارج میشوند؛ بنابراین در هنگام اوج لذت جنسی و یا نفاس و حیض زن رسوبی نازک روی این منافذ قرار میگیرد و محیط پرورش انگل در آنها(منافذ) فراهم میگردد. و هرگاه انسان بمیرد در حدود 12 هزار میکروب در هر سانتی متر مربع بر بدن او آماده فعالیت میشوند و از این تعداد حدود هشت هزار میکروب بسیار قوی و خطرناک در حال آمادگی برای نفوذ به بدن موجود زنده تماس گیرنده با بدن اوهستند که شست و شوی کامل درصد خطر تماس با میّت و انتشار میکروبها را به حدود 7/1 درصد میرساند. مسلمانان! خداوند متعال برای ارسال برکات خود بر بندگان در مورد غسل چنین میفرماید: (ای اهل ایمان هنگامی که میخواهید نماز بخوانید)... و اگر جُنب هستید پاکیزه شوید و غسل کنید...خدا هیچ گونه سختی برای شما قرار نخواهد داد ولیکن میخواهد تا(جسم و جان) شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند.(مائده 6) کلمه جنب به معنی دور شونده است یعنی هرآنچه که شما با آن اجازه نماز خواندن ندارید و آن عبارت است از جنب عرفی-حیض- نفاس. 3- روزه: پزشکان غیر مسلمان در مورد روزه میگویند: دفع سموم متراکم بدن و استراحت نسبی دستگاه گوارش و تنظیم دستگاه گردش خون بدن انسان، نیاز دارد در طول سال در حدود 30 روز مداوم شخص روزه باشد. روزه باعث میشود از آسم و التهاب کلیوی و ریوی و معده پیشگیری کند و کاهش رسوبات چربی را در شریانها انجام داده و از تصلّب شرایین جلوگیری مینماید. دکتر هلبا پزشک مشهور مارکسیسم اتریش بیمارانش را از طریق روزه درمان میکند و دکتر بارسیلوس کسی که جایزه پزشکی گرفت میگوید روزه درمان گوارش و گردش خون است که هیچ دارویی به اندازه آن مؤثر نمیباشد. خداوند میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما فرض است(که انجامش دهید و آن هر سال یک ماه مداوام است) همان گونه که برای کسانی که قبل از شما بودند نوشته و فرض شد- اگر میخواهید متّقی باشید(آن را انجام دهید). (بقره- 183) 4- نماز: کعبه مرکز تنظیم بار مغناطیسی جهان است که سجده بسوی آن بار الکتریکی بدن را تنظیم و انسان را از اختلالات عصبی نجات میدهد. تحقیقاتی در مورد رکوع و سجود انجام گرفته است که دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند: چون فرد سرش را پائین بیاورد خون در آن جمع میشود و باعث افزایش فشار شرایینها میگردد، و چون ناگهانی سرش رابالا میبرد بلافاصله فشار از بین میرود و بدلیل این نوسان فشاری انعطاف درظرفیتهای خونی ایجاد میگردد و چنانچه فشار انسان به 22 درجه جیوهای برسد در صورت انجام نماز آن را تحمل میکند و اما اگر شخص اهل نماز نباشد فشار تا 11 درجه جیوهای باعث پارهگی در رگهای مغزی میگردد. نماز ورزشی همگانی است و از التهاب مفاصل و خستگی مفرط ناحیه ستون فقرات پیشگیری مینماید. نماز از یاوه گویی بچهگانه در سن پیری تا 98% پیشگیری میکند، و تا حدود56% به درمان دردها و بیماریها کمک میکند. مطالبی که گذشت حاصل تحقیقات چند دانشگاه اروپائی و آمریکائی است که در سال 1998 ارائه شده است. خداوند میفرماید: حقیقتاً نماز شما را از فحشاء و منکرات و مشکلات روانی(سرکشی و طغیان و غرور و ظلم) بر حذر میدارد. (عنکبوت 45) و فرمود: بتحقیق رستگار شدند ایمان داران- آن کسانی که در نمازهایشان خاشعاند(آن را همیشه با اخلاص انجام میدهند.) (مؤمنون 1و2) 5- قرائت و گوشدادن به قرآن: در سال 1899 در فرانسه انجمنی پزشکی تحقیقاتی در مورد بیماران عصبی را انجام داد که 7 مسلمان و 6 یهودی و 33 نفر با مذاهب مختلف دیگر را مورد بررسی قرار دادند که تأثیر قرآن و موسیقی مورد تفحص قرار گرفت در پایان دریافتند که قرآن در درمان آنان 3/98 درصد تأثیر گذاشته و اعلام کردند در جهت درمان بیماریهای فکری از خواندن و گوش دادن قرآن دریغ نورزید. در سال 1996 دانشمندی دیگر تحقیقات بر گیاهان را انجام میداد که با بهرهگیری از علم نوین در اثبات اعجاز قرآن برآید، او دو گیاه را در باغچهای قرار داد که روزانه بر یکی از آنها قرآن قرائت میکرد و بر دیگری سخن زشت میگفت و در برابر آن گیاهان دیگر را پاره میکرد که در پایان گیاه اولی رشد بسیار زیبا و حیرتانگیزی داشت و دیگری رشد خوب نداشته بود و بعد از مدتی پژمرده شد. اینجانب (مؤلف کتاب) در 20/2/1389 پرتقالی را نصف کردم و آن را در دو ظرف جداگانه قرار دادم که بر یکی از آنها کلمات سبحان الله- الحمد لله- الله اکبر- لا اله الا الله- و السلام علیک و شهادتین نوشتم و بر دیگری کلمات دوستی شیطان- شیطان ملعون و رجیم- کثافت- احمق- و سام علیک نوشتم و آن را با فاصله 20 سانتیمتر از هم در جایی قرار دادم و به مدت سه روز، روزی یکبار آیه الکرسی و آیاتی از قرآن بر اولی میخواندم و بر دیگری کلمات زشت و ناپسند میگفتم، بعد از هفت روز دیدم که اولی شفاف و خوشبو ماند، و دیگری بسیار بدبو شده و پرتقال کپک زده است. خداوند میفرماید: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (اسراء-82) و ما آیاتی را از قرآن فرو فرستادیم که مایه بهبودی دلها ار بیماریهای نادانی و گمراهی و تباهی است و مایه رحمت بر مؤمنین است(و درون و بیرون مؤمنان را به شفا میرساند.) و در جایی دیگر میفرماید: و قرآن را با ترتیل(شمرده شمرده و با دقت) قرائت کن(تا مایه خیر و برکت شود.) (مزمّل 4) وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (اعراف 204) هنگامی که قرآن خوانده میشود، گوش فرا دهید و ساکت باشید تا رحمت(دنیایی و اخروی) خدا شاملتان شود. موضوعات مرتبط: برچسبها:
سلامتی در دوری از محرّمات نهی شده در اسلام بر ما روشن است خداوند آنچه را بر ما حرام کرده نفع دنیوی و اخروی در دوری آنها برای ما به ارمغان میآید و بسی دارای حکمتهای فراوان است، در این بخش چند نمونه از محرّمات قرآنی که ما را به خداشناسی و ایمان بیشتر به قرآن و پیامبرr فرا میخواند بحث میکنیم. 1- تحریم گوشت خوک: دانشمندان در مورد گوشت خوک و مصرف آن به بررسی پرداختهاند که ما به اختصار نظریه ثابت شده علمی آنان را بیان میکنیم، آنان میگویند: «در گوشت خوک میکروبها و انگلهایی است که از بین نمیروند و به بدن انسان منتقل میشود و انسان را دچار بیماریهایی شدید و لاعلاج مینماید، خوک انگلهایی به نام بالانتی دیوم و انتامیب هیستولتیک را به انسان منتقل که دچار اسهال خونی و اسهال آمیبی مینماید، بیماری شدید شبیه باد سرخ که تاول سرخ دردناک همراه با سوزش بر روی پوست است، از نتایج مصرف گوشت خوک است، یرقان عفونی رومنا از طریق خوک به انسان میرسد کسانی که گوشت خوک میخورند دردهای مفصلی و تصلب شرایین در آنها بیشتر به چشم میخورد؛ کرم کدو که حالت قلاب مانندی دارد در گوشت و شیر خوک فراوان است که از طریق حرارت از بین نمیرود که ورود آن از طریق مصرف گوشت خوک و شیر خوک به بدن، انسان را دچار بیماریهای نارسائی گوارشی میکند. کرم تری شینوز یکی دیگر از انگلهای خوک است که بیماریهای درد عضلانی و ضعف ماهیچهها و تب و عفونت خون از آثار فعالیت آن در بدن است. آثار روانی ناشی از مصرف غذاها امری ثابت شده است و مصرف شیر و گوشت خوک روحیه انسان را از لحاظ اخلاقی دچار دو معضل میکند: 1- خونخواری و کم شدن مهر و محبت2- بیغیرتی ناموسی.» خداوند متعال در قرآن میفرماید: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ(بقره 73 ) خداوند بر شما مردار و خون و گوشت خوک را حرام نموده است. 2- مردار: تحقیقات علمی ثابت کرده است که دستگاه گوارش نمیتواند از گوشت مردار غذای سالم و خون مورد نیاز بدن را تهیه کند و نتیجتاً تبدیل به سم میشود و در خون و بدن قرار میگیرد، پزشکان در مورد مردار میگویند: در بدن مردار خون رسوب میکند و اسیدهای فسفریک و فورمیک و لالتیک بالا میرود و این امر باعث میشود که فوراً بدن مردار به کانون میکروبها تبدیل شود، و مصرف آن عفونت خونی و بیماریهای پوستی و استخوان به دنبال دارد، مردار فوراً میکروب وبا در هوا میگیرد و این موضوع باعث انتقال آن میشود، همه این موارد به دلیل این است که خون بستر تولید و جذب میکروبهاست.» خداوند میفرماید: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ (نحل 115)حقاً بر شما گوشت مردار حرام است. 3- خون: با خارج شدم خون از بدن و یا از جریان افتادن آن حتی برای لحظهای گلبولهای سفید که کار دفاع انجام میدهند میمیرند و این امر باعث رشد میکروبها در خون و سرحال شدن آنها میشود؛ در کتب پزشکی در مورد خون آمده است: خون هضم نمیشود، و بدلیل داشتن اسید اوریک و کریاتینین و دی اکسيد کربن مسموم کننده بسیار خطرناکی است و از نظر روانی انسان را دچار بداخلاقی میکند، خون سیستم عصبی را مختل که عصبانیتهای بی مورد را بدنبال دارد.
خداوند میفرماید: حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ (مائده 3)براستی بر شما خوردن گوشت مردار و خون حرام است.
در سالهای 1980 تا 1987 در اروپا و آمریکا تحقیقاتی در مورد جنایات صورت گرفت که در پایان آمار آن را چنین اعلام کردند، کسانی که مشروبی هستند بیشترین جنايات را انجام میدهند، 50% قتلها توسط انسانهای مشروبخوار صورت گرفته است، 76% دعواهای خیابانی از آثار مصرف مشروبات بوده است، 7/89% تجاوزهای جنسی توسط مشروبخواران انجام گرفته است، 8/79% سرقتها نیز بدست مشروبخواران صورت گرفته است و... مشروبات از نظر علم پزشکی چهرهی خوبی ندارد، زیرا آنان با تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که: 1- هر نوع شرابی حاوی الکل است! که به سرعت جذب خون میشود و حدود0005/0آن دفع میگردد. 2- شراب در کار تعدادی از سیستم عصبی اختلال ایجاد میکند و عصب بینائی را ملتهب میکند، و سبب ایجاد اختلالات روانی میشود و عوارضی از قبیل هذیانگوئی و رعشه، بیماریهای مغزی مانند جنون کورساکوف و ورینکه پدید میآورد، و دچار ضعف ذاکره همراه با عدم توانائی کنترل احساسات و التهاب پایانههای عصبی میشود. 3- مصرف شراب درتولید سنگ کلیه و ورم مثانه و افزایش اوره خون که بیماری نقرس به دنبال دارد، تأثیر بالائی دارد. 4- نوشیدن شراب سیستم گوارشی را تخریب میکند، که ظاهر شدن پلاکهای سفیدروی زبان که منجر به سرطان میشود و خراش غشاهای مخاطی دهان و حلق و رساندن آسیب به پرزهای چشایی زبان از آثار فساد شراب است. آمار نشان داده است 7/91% مبتلایان به سرطان مری ومعده از مصرف کنندگان مشروبات هستند. کبد از اثر نوشیدن شراب دچار تشمع(سیروز) میشود. 5- استفاده از مشروبات خون را مختل و گلبول سفید را در آن ضعیف و قدرت جذب ویتامین را از بین میبرد، و دچار ضعف ماهیچههای قلب میشود. آهن خون و اسیدکولیک و گلبولهای قرمز خون بدلیل مصرف مشروبات بسیار کم میشوند و بیماری هموسدرین خونی نیز از آثار مصرف آن است. (و بیماریهای بسیار دیگر...) خداوند میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ - إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (مائده 90و91) اي مؤمنان ! ميخوارگي و قماربازي و بتان ( سنگيي كه در كنار آنها قرباني ميكنيد ) و تيرها ( و سنگها و اوراقي كه براي بختآزمائي و غيبگوئي به كار ميبريد ، همه و همه از لحاظ معنوي ) پليدند و ( ناشي از تزيين و تلقين ) عمل شيطان ميباشند . پس از ( اين كارهاي ) پليد دوري كنيد تا اين كه رستگار شويد، اهريمن ميخواهد از طريق ميخوارگي و قماربازي در ميان شما دشمنانگي و كينهتوزي ايجاد كند و شما را از ياد خدا و خواندن نماز باز دارد . پس آيا ( از اين دو چيزي كه پليدند ، و دشمنانگي و كينهتوزي ميپراكنند ، و بندگان را از ياد خدا غافل ميكنند ، و ايشان را از همهي عبادات ، به ويژه نماز كه مهمترين آنها است ، باز ميدارند ) دست ميكشيد و بس ميكنيد ؟ ! خداوند در این آیات آثار مخرب از شراب را به ما اعلام میکند و حتی یکی از پایههای اساسی گمراهی و مشکلات روانی و اجتماعی برمیشمارد، در این آیات شراب قبل از سه مورد اسباب دیگر گمراهی حتی قبل از بتپرستی آمده است؛ انگار راه گمراه شدن فکری و روانی که شیطان در میان مردم ایجاد میکند شرابخواری است؛ پس از آن برحذر باشیم. 5- اسراف: اسراف به معنی رعایت نکردن حدود و زیادهروی در مصرف است، محققین آثار اسراف را در دو بخش روانی و جسمانی چنین بیان میکنند: «انسانی که اسرافکار است آرامش فکری ندارد و هیچ وقت از داشتههایش لذت نمیبرد و نمیتواند از آن به خوبی استفاده کند، و دچار خلأ روانی میشود که غرور و از خودبیگانگی دو بیماری مهلک از آثار اسراف هستند. کسانی که در خوردن و نوشیدن اسراف میکنند، خارج از بیماریهای روحی از نظر جسمی متضرر میشوند، پاره شدن جداره معده به علت پرخوری و غلیظشدن خون و کمک به رشد میکروبها در بدن و کسالت در مفاصل از نتیجه اسراف است. اسراف در نوشیدن و خوردن سوزش قلب و خناق سینه و کسالت در ناحیه صورت و سر را به دنبال دارد؛ پرخوری در مصرف گوشت تصلب شرائین و نقرس و بیماری قلب و عروق و پیری زودرس و ورم معده و روده را ایجاد میکند. دانشمندان میگویند: کسانی که از پرخوری و اسراف دوری میکنند آرامش روحی بیشتری دارند و بهتر فکر میکنند و کمتر دچار بیماری میشوند. خداوند میفرماید: وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (اعراف 31) بخورید و بیاشامید ولی اسراف(زیاده روی) نکنید که خداوند اسرافکنندگان را دوست ندارد. خداوند جل و علاء در چند کلمه بصورت موجز و مفید به ما میفهماند که اسراف و زیادهروی انسان را از محبت خدا دور میکند و به او ضرر دنیائی نیز میزند. 6- زنا: ارتباط نا مشروع زن و مرد در هر اجتماعی فساد به بار میآورد و تمدن آن اجتماع را به تخریب میکشاند. پیدایش هرج و مرج و نماندن رابطه مهر و محبت میان خانواده، ایجاد کشمکشهای روانی و اجتماعی از آثار زنا است. امروزه علم ثابت کرده که بیماریهایی بسیار خطرناک نیز از نتیجه ارتباطهای نامشروع در اجتماع رواج مییابد و یافته است! دانشمندان علوم پزشکی میگویند: «علت انتشار بیماریهای آمیزشی اساساً به روابط جنسی آزاد و نامشروع برمیگردد.» اگر کتاب عملکرد سمینار جهانی بیماریهای مقاربتی(که در سال 1964 این سمینار با حضور 1500 متخصص با شرکت بیش از پنجاه کشور صورت گرفت) دقت کنیم، با اسناد مشخص شده است که بیماریهای آمیزشی طی سالهای 1950 تا 1960 در 71 کشور شیوع شدیدی پیدا کرده است؛ از این مجموع 20 کشور اروپائی است که در 19 کشور آن افزایش این بیماریها از تمام نقاط دنیا بیشتر است؛ که در کشورهای شرق مدیترانه از هر 11 کشور در 4 کشور این بیماری شایع است و حدّ شدت آن بسیار پائین است؛ در کشور آمریکا در طی 4 سال 2 برابر میشود! بیماریهای آمیزشی عبارتند از: 1- سیفلیس که در جهان حدود 22 میلیون نفر مبتلا وجود دارد که با آزمایشات مشخص شده است 000/708/19 نفر از طریق زنا دچار این بیماری شدهاند. 2- سوزاک که فقط در کشور آمریکا 870/1 (یک میلیون و هشتصد و هفتاد هزار) مبتلا به این بیماری مشخص که 003/632/1 نفر از طریق زنا دچار این بیاری شدهاند. 3- شانکر یا آتشک 4- گرانولوم آمیزشی 5- التهاب مهبل 6- و مهمترین بیماری ایدز که در کشورهای اروپائی و غرب گسترش مییابد و 9/87% شیوع این بیماری از طریق زنا صورت میگیرد. دانشمندان میگویند: «تنها راه نجات از این آتشهای ویرانگر کانون اجتماع دوری نمودن افراد از روابطهای آزاد و نامشروع است.» خداوند متعال در جهت دچار نشدن به این بلاها ما را به اخلاق رهنمون میسازد و در چند مرحله بسیار کارساز ما را به پیشگیری حکیمانهای راهنمایی میکند. 1- قرآن میفرماید: (ای رسول) به مردان مؤمن بگو تا چشما را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را(از دچار شدن به روابط نامشروع و آزاد) محفوظ دارند که این پاکیزگی برای جسم و جان(و اجتماع شما) اصلح است و البته هر چه انجام دهید خداوند کاملاً آگاه است؛ و(ای رسول) به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را از عمل(زشت و زنا و رابطههای آزاد و نامشروع) محفوظ دارند. (نور 30 و31) این آیه با توصیه به رعایت عفت که جامعه را از آلودگی میرهاند، پیشگیری از فساد و زنا را به حقطلبان آموزش و امر میکند. 2- قرآن میفرماید: هر یک از زن ومرد زناکار را صد تازیانه بزنید و نباید رأفت و محبت نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند، مرد زناکار جز با زن زناکار و مشرک(اجازه نداشته باشد و) نباید ازدواج کند، و زناکاران بر مؤمنان حرام هستند(که با آنان ازدواج کنند). (نور2و3) اگر این حکم جاری شود مردم دچار زنا نمیشوند و این فساد اخلاقی و اجتماعی رادرجامعه رواج نمیدهند. خداوند میفرماید: و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید(شوخی کردن، چشمک زدن، تلفنی ارتباط برقرار کردن و...) که کار بسیار زشت است(که فرد و جامعه را از حیث اخلاقی و روانی دچار تزلزل میکند و کانون خانواده و مهر و محبت میان انسان را پاره پاره میکند) و راهی ناپسند است(که بیماریها و تباهی اجتماع از آثار فساد آن است.) (اسراء- 32) 7- لواط: عمل زشتی که از طریق مقعد با مرد یا زن رابطه جنسی برقرار شود، لواط است که بسیار پلید است. با تحقیقات علمی که طی سالهای 1957 تا 1963.م صورت گرفت دانشمندان مردم را از رابطه شنیع لواط بارها با تأکید بر حذر داشتند، زیرا آنان در آزمایشات و پژوهشهایشان به این نتیجه رسیده بودند که: «کسانی که لواط انجام میدهند دچار تمام بیماریهای مقرابتی که از طریق زنا با اشخاص دچار میگردند، میشوند؛ و کنترل مقعد سست میگردد و بیماریهای مازوخیسم روانی و ساديسم در شخص پیدا میشود و کانون نظم خانوادهها از هم میپاشد، آمار نشان میدهد 31% از خانوادههایی که در اروپا دچار از هم پاشیدگی شدهاند(در سالهای 1959 تا 1961.م) در یکی از اعضاء(زن- مرد) عادت به عمل لواط بوده است، و 6/17% شیوع ایدز در آمریکا بدلیل روابط لواط بوده است.» خداوند در قرآن میفرماید: آیادر میان جهانیان شما به سراغ جنس ذکور میروید و همجنسبازی میکنید! آیا(میدانید) این عمل زشت و ننگین است!؟! (و مگر شما از لحاظ روانی و غیرت و از حیث پزشکی دچار فسادنمیکنند؟) و همسرانی(حلال با حکم به رابطه مشروع) را که پروردگارتان برای شما آفریده است رها میکنید؟! حقّاً شما(هایی که با مردان یا زنان لواط انجام میدهید) قوم تجاوزگری(و بیمار و پستی) هستید. (شعراء 165 و166) 8- رابطه جنسی با زن حائض: امروزه بیماریهایی در میان مردان و زنان شیوع پیدا کرده است، که آزمایشات مشخص میکند که رابطه مرد با زنی که در حال عادات ماهانه است، باعث این فساد میشود. تحقیقاتی در سالهای 1953 تا 1959 در مورد رابطه زن حائض با مرد در انجمنهای پزشکی مختلف صورت گرفته است که خلاصه نتیجه از این قرار است: «در شرایط طبیعی مهبل زن بوسیله ترشحاتی نرم میشود و از آسیب محفوظ میماند و این ترشحات که خاصیت اسیدی دارد مهبل را از آلودگی میکروب مصون میدارد، وجود خون حیض در مهبل باعث تغییر این حالت میشود و نزدیکی با زنان به هنگام قاعدگی، میزان آلودگی را افزایش میدهد، و ضررهایی متوجه هر دو(زن و مرد) میشود، یعنی مهبل زن خراشهایی ریز برمیدارد که دچار التهاب در مهبل میشود، و غشای مخاطی رحم که در حال پوست اندازی است و زخم برداشته محل جمع آوری میکروبها میشود، که گاهی به عقیم شدن زن منجر میشود. و مردی که با زن حائض رابطه جنسی برقرار کند، دچار التهاب مجرای بول میشود و بیضههایش ضربه میبیند و سوزش در سر ذکر او ایجاد میشود که خود اینها باعث میشود بیماریهایی از جنس مقاربتی هم در مرد و هم در زن پدیدار گردد، پس برای رهایی باید مرد و زن در حالی که زن حائض است رابطه جنسی برقرار نکنند.» خداوند میفرماید: و از تو درباره خون حیض سؤال میکنند، بگو: چیز آلودهای است و لذا در حالت قاعدگی از زنان کنارهگیری کنید و با آنان نزدیکی ننمائید و به آنها نزدیک(جنسی) نشوید تا پاک میشوند. (بقره- 222) 9- استمناء: کسی با دست خود ارضائی کند تا لذت جنسی ببرد استمناء انجام داده است. متخصصان علوم پزشکی آثار استمناء را چنین توضیح میدهند: «بیماریهای روحی تغییر مزاج بدون دلیل و حسادت و غم و اندوه بیدلیل، گوشهگیری مفرط و مالیخولیا از آثار شوم جلق زدن و انحراف جنسی است. اعتیاد به استمناء شهامت را از شخص میگیرد و او را جبون میکند؛ دچار شدن به این عمل زشت آثار جسمانی مخربی به جای میگذارد که عبارتند از: پژمردگی صورت، کبودی دور چشم، نقصان حافظه، خرابی اشتهاء، تنگی نفس، صدای گوشها، ضعف قوای جسمانی.» خداوند میفرماید: و کسانی که عورت خود را حفظ میکنند،( از ارتباط جنسی بر قرار کردن آزاد ونامشروع یا هر نوع ارضای جنسی) مگر از همسران و یا کنیزان خود، که در این صورت جای ملامت ایشان نیست. (مؤمنون 5و6) و در ادامه میفرماید: اشخاصی که غیر از این(دو راه زناشوئی) را دنبال کنند، متجاوز(از حقوق انسانی و شرعی هستند و به خود ضربه میزنند و تجاوزگر به حدود شرع) بشمار میآیند(و زناکار میباشند) (مؤمنون 7) 10- رضاع: هرگاه بچهای کمتر از دو سال از زنی غیر از محارم خود(مادر، خاله، عمّه، جدّه، خواهر) شیر خورده، هرچند که هیچ نسبت فامیلی با او نداشته باشد(و اگر هم فامیل باشد) آن زن مادر رضاعی او میشود و احکام شرعی بر فرزند واقعی آن زن غیر از ارث آنچه وارد است بر او نیز واقع میگردد. تحقیقات دانشمندان در عصر حاضر در مورد ورود شیر به بطن بچه چنین میگویند: «شیر بر بیش از چند نوع سلول را دربردارد و دستگاه ژنتیکی شیرخوار زنهای نا آشنا را انتقال داده و چون نارس است آن را میپذیرد، این ژنها سلولهای کودک را میشکافند و در آن جای میگیرند و به دستگاه ژنتیکی او میرسند، و این باعث میشود که شیرخوار اززن سیستم ژنتیکی و دی ان اَی بدنش با محارم زن مشابهت پیدا میکند. ازدواج آنها با هم مشکلات عدیده روانی و پزشکی پدید میآورد که غیر قابل درمان و بازگشت به سلامتی است، به این دلیل از نظر پزشکی محارم زن شیرده محرم شیرخوارمیشوند.» خداوند میفرماید: خداوند بر شما حرام نموده است ازدواج با مادرانتان، دخترانتان، خواهرانتان، عمّههایتان، خالههایتان برادرزادگانتان، خواهرزادگانتان؛ و مادرانی که به شما شیر دادهاند، خواهر شیریتان.. (نساء 23) 11- بیحجابی: در سال 1879 تا 1924.م در اروپا تحقیقاتی در مورد بیحجابی از طرف گروهی متشکل از 4 مسلمان و 11 مسیحی و 7 یهودی و 2 کمونیسم که مجموعهای از پزشکان و قاضی و وکیل وجامعهشناس بودند، صورت گرفت که در پایان نتیجه را چنین اعلام کردند: در شهرهایی که زنان با لباسهای جذبکننده و یا نیمه عریان در اجتماع رفت وآمد میکنند چهار نوع ضرر بیشتر به شهرهای دیگر دیده میشود که عبارتند از: 1- فساد جنسی که مدارس و دانشگاهها را دربرگرفته است و رابطه دختران و پسران در سن کم در خیابانها صورت میگیرد و تجاوزهای جنسی و روابط آزاد نتیجه بیحجابی است. 2- فساد بهداشتی که ازدیاد بیماریهای پوستی در میان بیحجابها و بیماریهای مقاربتی در شهرهای بیحجاب بیشتر است. 3- مضرّات اقتصادی که در مبان جوامعی که زنان با لباسهای تنگ یا نیمهعریان در معرض دید قرار میگیرند رجوع به دادگاهها و هزینه برای رسیدگی به کشمکش خانوادگی و دعوای خیابانی رو به ازدیاد است و مهمتر از همه هزینه برای درمان بیماریهای ناشی از آن نیز بسیار بالاست. 4- فساد روانی که افسردگی در میان جوانان پسر و انحرافات جنسی در میان کودکان و نوجوانان و کم شدن بار انسانیت و سست شدن بنیان خانودهها از نتایج بیحجابی است. و در تحقیقاتی که در سال 1971 دانشمندان انجام دادند، دریافتند: «زنانی که لباس تنگ میپوشند یا قسمتهای بدنشان در معرض دید قرار میگیرد و نیمهعریان میگردند در آنان بیماری خطرناک و جدیدی شایع شده است، که پوست آنان و مویرگهای زیر پوستی را در معرض خطر قرار میدهدو آن سرطانی صعب العلاج به نام میلانوما است.» خداوند متعال میفرماید: و به زنان با ایمان بگو: دیدگاه خود(از نگریستن به نامحرم) فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و(زنان) زینت خود را(در جسم) آشکار نگردانند مگر آنچه پیداست(از دست تا مچ و صورت و لباسهای بر بدنشان که تنگ نباشد) وباید که چادرهایشان را بر سرشان فرو اندازند و زینت خود را آشکار نسازند(یعنی سر و گردن و بازو و ساق و پا و آرایشهایشان را در معرض دید مردم قرار ندهند.) (نور31) موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 2 فروردين 1392برچسب:فلسفه,تحریم بعضی چیزها از منظر طب, ] [ 20:40 ] [ لقمان محمدیان ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |